Telegram Group Search
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نابود باد بندگی ،زنده باد زندگی

دختر دیالیز ۱۴ ساله شوشی در زیر دستگاه دیالیز دچار تشنج شده و با آمبولانس  بدون کولر( کولر خراب) اورژانس‌ به بیمارستان ابوذر اهواز اعزام می‌شود

صحبت های مادر این دختر را بشنوید که دل هر شخصی را بدرد می آورد
وی از خرابی سی تی اسکن بیمارستان نظام مافی شوش و نبود اکو، گله دارد و با کارتن به بچه اش باد می‌زنند تا زنده بماند.

دوشنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۳
فقط کف خیابان بدست میاد حقمون

#نان_کار_آزادی
#شادی_رفاه_آبادی
#نابود_باد_استثمار_و_کار_مزدی

https://www.tg-me.com/سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه/com.syndica_7tape
بازنشستگان، از پراکندگی تا اجماع برای اجرای قانون

✍️   اسماعیل گرامی (کارگر بازنشسته)

بازنشستگان خواسته های فراوانی دارند و اولین خواسته آنها افزایش حقوق می باشد. اما این حقوق به چه شکل و به چه اندازه ای باید افزایش یابد؟ (لازم به ذکر است که این مقاله در رابطه با بازنشستگان نوشته شده است و افزایش حقوق شاغلین را از منظر دیگری باید مورد بررسی قرار داد).
ثروت ملی این کشور بقدری زیاد است که سهم هر بازنشسته از این ثروت؛ شاید هزاران برابر حقوق فعلی او باشد اما فقط یک درصد این جامعه (که تمامی آنها از مسئولین حکومتی می باشند) بخش اعظم این ثروت را به جیب می زنند و ۹۹٪ جامعه (که بازنشستگان نیز بخشی از آنها می باشند) در فقر و فلاکت بسر می برند.
در این شکی نیست که هر فرد در این جامعه (چه حقوق بگیر چه غیر حقوق بگیر) باید در معیشت کامل باشد. از همین جهت عده ای با محاسبه ی مبلغ معیشت بر این اعتقادند که حداقل دستمزد باید تا این مبلغ، افزایش یابد(علیرضا میرغفاری یکی از اعضای کارگری "شورای عالی کار" مبلغ معیشت را ۱۵ میلیون تومان و فرامرز توفیقی عضو کمیته دستمزد این مبلغ را ۲۰ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان محاسبه کرده اند افراد و گروه های دیگری از ۳۰ میلیون تومان تا ۵۰ میلیون تومان نیز محاسبه کرده اند).
عده ای دیگر می گویند حقوقها باید متناسب با نرخ تورم افزایش یابند تا حقوق بگیران قدرت خرید سال گذشته را داشته باشند. در این رابطه درصدهای متفاوتی اعلام شده اند (از  ۲۸٪ الی ۲۰۰٪)
در این اختلاف نظرها مسلماً؛ مبالغ بالاترِ معیشت و درصدهای بالاترِ نرخ تورم؛ چرب و چیلی تر و برای ما شیرینتر هستند و از همین جهت است که عده ای از محاسبه گران برای کسب وجهه و یا برای رادیکالتر نشان دادن خود نسبت به دیگران ، ارقام بالاتری را مطرح می کنند و یا عده ای ارقام بالایی اعلام می کنند که در آینده؛ برای گذشته یِ منفعل خود افتخار بخرند!!
در میانِ این همه مبالغ معیشت و درصدهای نرخ تورم پراکنده و متفاوت که توسط عده ای "محاسبه" شده است؛ بازنشستگان کدام را مطالبه کنند؟ کدام را در کف خیابان فریاد بزنند؟ متاسفانه در شرایط کنونی؛ بازنشستگان فاقد یک تشکل مستقل می باشند که در پی یک سری مبارزات خیابانی، این تشکل بتواند "مبلغی ثابت" را "متناسب با قدرتِ بازنشستگان" بدست آورده و آن را برای چانه زنی و مذاکره آماده نماید.
اگر نمی توان بر سر این همه مبالغ و درصدهای پراکنده و متفاوت به اجماع رسید، اما می توان به اتفاق، حکومت را به پذیرش "قانون" مجبور کرد: حکومت ضمن درج حق عائله مندی و حق اولاد در فیش حقوقی زنان، باید طبق ماده ۹۶ متناسب با نرخ تورمِ هرچند "دروغینِ" خود که بانک مرکزی آنرا اعلام میکند، "تمامی آیتم های فیش حقوقی" را افزایش دهد، چراکه جدا از هر اطلاعات غلط و یا صحیحی، روح این ماده قانونی بر این است که حقوقها باید متناسب با نرخ تورم افزایش پیدا کنند تا بازنشستگان "قدرت خرید سال گذشته" را داشته باشند. مشکل ما بازنشستگان محاسبه درست و یا غلط مبلغ معیشت و یا نرخ تورم نیست(که مسلما بر سر آن به اجماع نمی رسیم)، مشکل ما بازنشستگان این است که بعلت عدم حضور در کف خیابان؛ اجازه داده ایم که حکومت در طی چندین سال؛ قانون را به زیر پا بگذارد و حقوقها را "سلیقه ای" پرداخت نماید و همچنین نظاره گر این بوده ایم که کانون ها مُهر خیانت خود را پای این عملکردِ ظالمانه حکومت زده اند.
همین حداقل خواسته (تن دادن حکومت به قانون و اجرای ماده ۹۶) به تلاش جمعی نیاز دارد. برای گرفتن یک خواسته؛ آمدن به "کف خیابان" به عنوان مبارزه لازم است ولی کافی نیست! "کف خیابان" و "تعداد بازنشستگان در کف خیابان" دو مقوله ای هستند که یکدیگر را کامل می کنند. "تعداد بازنشستگان در کف خیابان" زور و قدرت بازنشسته را برای کسب خواسته مشخص می کند، هر چه "زور و قدرت" بازنشسته بیشتر باشد خواسته بیشتری را می تواند بگیرد. بازنشسته ای که نتواند گام اول را بردارد، بازنشسته ای که نتواند حقوق خود را متناسب با "نرخ تورم دروغین بانک مرکزی" افزایش دهد، هرگز نخواهد توانست حقوق خود را "متناسب با نرخ تورم واقعی" افزایش دهد! هرگز نخواهد توانست حقوق خود را "متناسب با معیشت واقعی" افزایش دهد! مَبلغ افزایش حقوق را "تعداد بازنشستگان در کف خیابان" مشخص میکند نه یک واقع بینی در رابطه با هزینه مورد نیاز یک فرد! نه ماشین حساب! کسانی که با یک واقع بینی در رابطه با هزینه مورد نیاز یک فرد؛ مبلغی را برای دستمزد پیشنهاد می دهند؛ در حقیقت مُقسّمِ "توزیع ارزش اضافی" که "مبارزه طبقاتی" می باشد را در نظر نمی گیرند که داور این مبارزه همانا "زور طرفین" می باشد.
گرانی و تورم افسار گسیخته هر روز بیشتر از روز گذشته کارد را به استخوان نزدیک می کند و بازنشستگان بیشتری به کف خیابان می آیند تا حکومت را به پذیرش "قانون" ماده ۹۶ مجبور نمایند.
۱۴ خرداد ۱۴۰۳
فقط کف خیابون به دست میاد حقمون

راهپیمایی و تجمع بازنشستگان تامین اجتماعی شوش در اعتراض به فقر، تورم و گرانی ، دستمزدهای ناچیز و نامساعد، به فساد و غارت، به تبعیض و نابرابری ها.

نابود باد بندگی، زنده باد زندگی

یکشنبه/۲۰ خرداد/۱۴۰۳ در گرمای بالای پنجاه درجه خوزستان.

#نان_کار_آزادی
#شادی_رفاه_آبادی
#نابود_باد_استثمار_و_کار_مزدی

https://www.tg-me.com/سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه/com.syndica_7tape
فقط کف خیابون به دست میاد حقمون

تصاویر دیگر از تجمع امروز

راهپیمایی و تجمع بازنشستگان تامین اجتماعی شوش در اعتراض به فقر، تورم و گرانی ،  دستمزدهای ناچیز و نامساعد، به  فساد و غارت، به تبعیض و نابرابری ها.

نابود باد بندگی، زنده باد زندگی

یکشنبه/۲۰ خرداد/۱۴۰۳ در گرمای بالای پنجاه درجه خوزستان.

#نان_کار_آزادی
#شادی_رفاه_آبادی
#نابود_باد_استثمار_و_کار_مزدی

https://www.tg-me.com/سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه/com.syndica_7tape
فقط کف خیابون به دست میاد حقمون

تصاویر دیگر از تجمع امروز

راهپیمایی و تجمع بازنشستگان تامین اجتماعی شوش در اعتراض به فقر، تورم و گرانی ،  دستمزدهای ناچیز و نامساعد، به  فساد و غارت، به تبعیض و نابرابری ها.

نابود باد بندگی، زنده باد زندگی

یکشنبه/۲۰ خرداد/۱۴۰۳ در گرمای بالای پنجاه درجه خوزستان.

#نان_کار_آزادی
#شادی_رفاه_آبادی
#نابود_باد_استثمار_و_کار_مزدی

https://www.tg-me.com/سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه/com.syndica_7tape
به دستآورد بازنشستگان دست درازی نکنید!

  اسماعیل گرامی (کارگر بازنشسته)

انتخابات ریاست جمهوری نزدیک و کاندیداهای مهندسی شده آن مشخص شده اند! این روزها کاندیداها از زحماتِ پر ارزش خود!! در سالهای گذشته سخن می گویند. ۴۵ سال است که این کاندیداها در پُست های مختلف در داخل حکومت، سیاست کلی حکومت را به پیش می برند؛ سیاستی که باعث هر روز فقیر تر شدن مردم زحمتکش این جامعه (۹۹٪) و فربه تر شدن خودشان (۱٪) شده است، سیاستی که نا امنی شغلی و اجتماعی را برای ما به ارمغان آورده است. افشاگری علیه یکی از این کاندیداها هرگز به معنای تایید دیگر کاندیداها نیست، بلکه افشاگریِ سیستمی می باشد که سرتا پای آنرا فساد فرا گرفته است و اصلاح شدنی نیست!
یکی از این کاندیداها محمدباقر قالیباف است که شمه ای از اختلاس ها و سوء استفاده های او و خانواده اش از موقعیت حکومتی او را خبرنگارانی چون "یاشار سلطانی" و "وحید اشتری" رسانه ای کرده اند. یاشار سلطانی بعد از رسانه‌ای کردن اسناد مربوط به جنجال خانه‌های نجومی بازداشت شد. «میرلوحی»، عضو شورای شهر تهران می‌گوید: «بازپرس پرونده ی املاک نجومی به من گفتند که برای بررسی این مقدار پرونده در املاک نجومی، نمی‌دانستیم کارشناس از کجا بیاوریم و کارشناس‌مان به این تعداد پرونده نمی‌رسید». در فروردین ۱۴۰۱ انتشار عکس‌هایی در شبکه‌های اجتماعی از سفر همسر، دختر و داماد قالیباف به ترکیه برای خرید سیسمونی نوزاد خبرساز شد. پس از آن وحید اشتری، افشاگر این رویداد به دو سال حبس و ممنوعیت از هرگونه فعالیت در اینترنت و شبکه‌های اجتماعی محکوم شد.
قالیباف بعنوان بازوی اجرایی سیاست کلی حکومت در مجلس شورای اسلامی ایران، عروسک گردان این مجلس بود و در تمامی این سالها نه تنها قدمی برای کارگران و بازنشستگان بر نداشت بلکه سیاستهای ضد کارگری حکومت را در این مجلس پیش برد. حال عده ای از افراد فرصت طلب؛ گرد او جمع شده و برای او تبلیغات می کنند. یکی از این افراد علی دهقان كيا "رئیس کانون کارگران بازنشسته تامین اجتماعی تهران" می باشد که جهت تبلیغ برای قالیباف ضمن گرفتن عکس های تبلیغاتی می گوید « قاليباف حرفهاي زيادي براي گفتن در امور اجرايي كشور دارد». دهقان کیا می خواهد قالیباف را یک استعداد تازه کشف شده معرفی کند، از زحمتکشانِ زیر خط فقر و تحت ستم میخواهد گذشته قالیباف در مجلس را فراموش کنند، فساد او در شهرداری را فراموش کنند، ذهنیت حمله گازانبری او برای سرکوب دانشجویان را فراموش کنند و به استعداد نهفته در او توجه داشته باشند که « قاليباف حرفهاي زيادي براي گفتن در امور اجرايي كشور دارد». تا اینجا که دهقان کیا با این گفته های خود تلاش دارد بازنشستگان را به پای صندوقهای رای بکشد و آنها را ترغیب می کند که به قالیباف رای بدهند، چندان عجیب نیست (هرچند زهی خیال باطل! چرا که بازنشستگان، هم قالیباف را می شناسند و هم دهقان کیا را)، عجیب آنجا می باشد که دهقان کیا با وقاحت تمام ادامه می دهد که « وي (قالیباف) به دفعات به كمك بازنشستگان تامين اجتماعي در مجلس آمده كه نمونه آن افزايش ۳۸ درصدي حقوق بازنشستگان بود كه با كمك جدي وي موفق شديم مصوبه غير قانوني دولت را باطل كرده و حق بازنشستگان را استيفا كنيم». دهقان کیا همانند دیگر همپالگی هایش اعضای هیئت مدیره کانونهای کشور؛ هیچ راه مطالبه گری جز نامه نگاری و ملاقات با مسئولین را قبول ندارد و اعتراضات در کف خیابان را تقبیح می کند. اکنون، او «افزايش ۳۸ درصدي حقوق بازنشستگان» را که ماحصل اعتراضات بازنشستگان در سراسر کشور در کف خیابان بود را نتیجه تلاش قالیباف عنوان می کند!! اگرعامل «افزايش ۳۸ درصدي حقوق بازنشستگان»، قالیباف و عروسکهای خیمه شب بازی اش بودند و آنها تا بدین حد دلسوز بازنشستگان می باشند، چرا حقوقهای امسالِ بازنشستگان ۲۲٪ افزایش پیدا کرد؟ در حالیکه در پایان سال ١٤٠٢ طبق گفته سازمان آمار؛ نرخ تورمِ سالانه کشور به ۴۰/۷ درصد رسیده بود. خیر، مجلس هیچگاه بفکر بازنشستگان نبوده و نیست! افزايش حقوق ۳۸ درصد که با کف خیابان آمدن بازنشستگان بدست آمد در حقیقت به دولت و به مجلس (بطور کلی به حکومت) تحمیل شد!!
به اعضای هیئت مدیره و بازرسین این کانونها باید گفت: برای بالا رفتن از پله های ترقی از هر دروغی که می خواهید استفاده کنید! اما به دستآورد بازنشستگان دست درازی نکنید!
۲۲ خرداد ۱۴۰۳

https://www.tg-me.com/سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه/com.syndica_7tape
2024/06/14 23:27:52
Back to Top
HTML Embed Code: